معنی fondamentale - جستجوی لغت در جدول جو
fondamentale
بنیادی، اساسی
ادامه...
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fondamental
بنیادی، اساسی
ادامه...
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fundamental
بنیادی، مبانی
ادامه...
بُنیادی، مَبانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fundamental
بنیادی، اساسی
ادامه...
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fundamental
بنیادی، اساسی
ادامه...
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fondamentalement
اساسی، اساساً، به طور اساسی
ادامه...
اَساسی، اَساساً، بِه طُورِ اَساسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière fondamentale
به طور بنیادین، به صورت اساسی
ادامه...
بِه طُورِ بُنیادین، بِه صورَتِ اَساسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
in modo fondamentale
به طور بنیادین، به صورت اساسی
ادامه...
بِه طُورِ بُنیادین، بِه صورَتِ اَساسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی