معنی fermentasi - جستجوی لغت در جدول جو
fermentasi
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
difermentasi
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fermentado
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentado
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
segmentasi
تقسیم بندی، بخش بندی
ادامه...
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fermentato
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fermentare
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fermentatie
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری هلندی به فارسی
fermentar
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentar
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
memfermentasi
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی