معنی fasilitas - جستجوی لغت در جدول جو
fasilitas
تسهیلات
ادامه...
تَسهِیلات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fasilitasi
تسهیل
ادامه...
تَسهِیل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
facilitar
آسان کردن، سهولت، راحت بخشیدن
ادامه...
آسان کَردَن، سُهُولَت، راحَت بَخشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pasifitas
انفعال
ادامه...
اِنفِعال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nasalitas
بینی بودن، بینی
ادامه...
بینی بودَن، بینی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
facilitar
آسان کردن، تسهیل کند، راحت بخشیدن
ادامه...
آسان کَردَن، تَسهِیل کُنَد، راحَت بَخشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
memfasilitasi
راحت بخشیدن، تسهیل کند
ادامه...
راحَت بَخشیدَن، تَسهِیل کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی