جدول جو
جدول جو

معنی faible - جستجوی لغت در جدول جو

faible
کم نور، ضعیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Table
تصویر Table
مقدمه مفهومی درباره واژه
جدول (Table) یکی از اساسی ترین ساختارهای داده در علوم کامپیوتر است که اطلاعات را به صورت سطرها و ستون ها سازماندهی می کند. هر سطر معمولاً نشان دهنده یک رکورد و هر ستون نشان دهنده یک ویژگی یا فیلد از داده است. جداول در پایگاه داده های رابطه ای، صفحات گسترده، و نمایش داده ها در رابط کاربری نقش محوری دارند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پایگاه داده های رابطه ای، داده ها در جداول ذخیره می شوند. در HTML، جداول برای نمایش داده های جدولی استفاده می شوند. در برنامه نویسی، آرایه های دو بعدی شکلی از جدول هستند. در پردازش داده ها، چارچوب هایی مانند Pandas بر پایه جدول کار می کنند. در گزارش گیری، داده ها اغلب به صورت جدول ارائه می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
جداول محصولات در وبسایت های تجارت الکترونیک. گزارش های مالی در سیستم های حسابداری. نمایش نتایج جستجو در موتورهای جستجو. ساختار پایگاه داده کاربران در سیستم های مدیریت محتوا. صفحات گسترده اکسل که داده ها را در جدول سازماندهی می کنند. رابط های مدیریتی که داده ها را به صورت جدول نمایش می دهند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری پایگاه داده، جداول سنگ بنای ذخیره سازی داده هستند. در سیستم های مدیریت محتوا، جداول محتوای ساختاریافته را ذخیره می کنند. در برنامه های تجاری، نمایش داده ها اغلب به صورت جدول انجام می شود. در پردازش کلان داده، جداول توزیع شده مانند HTable در HBase استفاده می شوند. در رابط کاربری، جداول داده روشی استاندارد برای ارائه اطلاعات هستند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم جدول از ریاضیات و حسابداری به محاسبات منتقل شد. در دهه 1970، مدل رابطه ای کاد جدول را به عنوان ساختار اصلی پایگاه داده معرفی کرد. در دهه 1990، HTML امکان نمایش جداول در وب را فراهم کرد. امروزه در کلان داده ها، جداول توزیع شده نقش مهمی دارند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
جدول نباید با آرایه (Array) اشتباه گرفته شود، اگرچه آرایه های دو بعدی شبیه جدول هستند. همچنین با View در پایگاه داده تفاوت دارد که نمایشی از جدول است. در HTML، جدول برای نمایش داده های جدولی است نه برای چیدمان صفحه.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در SQL با دستور CREATE TABLE ساخته می شوند. در HTML با تگ <table> پیاده سازی می شوند. در Python می توان با لیست های تو در تو یا Pandas DataFrame کار کرد. در Java از آرایه های دو بعدی یا کلاس هایی مانند JTable می توان استفاده کرد. در JavaScript کتابخانه هایی مانند DataTables برای نمایش پیشرفته جداول وجود دارند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که همه داده ها باید در جداول ذخیره شوند. چالش اصلی طراحی جداولی است که هم عملکرد خوبی داشته باشند و هم انعطاف پذیر باشند. در HTML، استفاده نادرست از جداول برای چیدمان صفحه مشکل ساز است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
جداول ساختارهای اساسی برای سازماندهی و نمایش داده هستند. درک عمیق طراحی و استفاده از جداول برای توسعه دهندگان ضروری است. انتخاب صحیح بین انواع مختلف ساختارهای جدولی بر عملکرد سیستم تأثیر مستقیم دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
به طور سرنوشت ساز، کشنده
دیکشنری هلندی به فارسی
قابل خوردن، خوراکی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
رقص، رقصیدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ساختن، انجام دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جدول بندی کردن، جدول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چابک، ماهر، هنرمندانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تصویری از Cable
تصویر Cable
مقدمه مفهومی درباره واژه
کابل یا Cable در فناوری اطلاعات به مجموعه ای از سیم ها یا فیبرهای نوری اطلاق می شود که برای انتقال سیگنال های الکتریکی یا نوری بین دستگاه های کامپیوتری و شبکه ها استفاده می شوند. کابل ها بر اساس نوع و کاربرد در دسته بندی های مختلفی قرار می گیرند و نقش حیاتی در زیرساخت های فناوری اطلاعات دارند.

کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در شبکه های کامپیوتری برای اتصال دستگاه ها. در سیستم های صوتی-تصویری برای انتقال سیگنال. در سیستم های نهفته برای ارتباط بین کامپوننت ها. در مراکز داده برای اتصال سرورها. در ارتباطات مخابراتی برای زیرساخت های انتقال.

مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
کابل های شبکه Cat6 در ادارات. کابل HDMI برای انتقال تصویر. کابل USB برای اتصال دستگاه های جانبی. کابل های فیبر نوری در دیتاسنترها. کابل های برق برای تغذیه تجهیزات.

نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
پایه ای برای ارتباطات فیزیکی. تعیین پهنای باند و سرعت انتقال. تأثیر بر کیفیت سیگنال. امکان توسعه زیرساخت های شبکه. تأمین امنیت فیزیکی ارتباطات.

شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
اولین کابل های تلگراف در قرن 19 استفاده شدند. در دهه 1950 با کامپیوترها وارد فناوری اطلاعات شد. در دهه 1980 با شبکه های محلی گسترش یافت. امروزه با فیبر نوری و استانداردهای پرسرعت پیشرفت کرده است.

تفکیک آن از واژگان مشابه
با Wire متفاوت است که تک سیم است. با Patch Cord فرق دارد که کوتاه و برای اتصالات موقت است. با Backbone متفاوت است که ستون فقرات شبکه است.

شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در سیستم های مدیریت شبکه: مستندسازی کابل کشی. در نرم افزارهای شبیه سازی: مدل سازی کابل ها. در سیستم های مانیتورینگ: تشخیص مشکلات فیزیکی.

چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج این است که همه کابل ها یکسان هستند. چالش اصلی انتخاب کابل مناسب با توجه به نیازهای فنی و محیطی است.

نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
جزئی اساسی در زیرساخت های فناوری اطلاعات. انتخاب مناسب آن بر عملکرد سیستم تأثیر مستقیم دارد. آموزش باید بر استانداردها و ملاحظات فنی تأکید کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مستعد، مسئول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیماری پذیری، ضعف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور ضعیف، ضعیف، با ظرافت، تاریکانه، ضعیفانه، لنگان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کم چرب، کم چربی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کم کربوهیدرات، کربوهیدرات کم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کم کالری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ضعیف ادراک، ضعیف النّفس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پر حرفی کردن، حرف زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قمار کردن، قمار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتمادآور، قابل اعتماد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خوش برخورد، دوست داشتنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اعتمادآور، قابل اعتماد، مورد اعتماد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چابک، ماهرانه، ماهر، هنرمندانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ریز، شکننده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عملی، قابل دوام، قابل اجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
عملی، قابل اجرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عملی، قابل دوام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قبیله ای، قبیله
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
لنگیدن، تضعیف شود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آسان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قابل انجام، شدنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لگام زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشنده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مرتکب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی