معنی taille
taille
اندازه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با taille
tailler
tailler
بُرِش کَردَن، هَرَس کُنید، بُریدَن، تراشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
railler
railler
لَطیفِه گُفتَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tailleur
tailleur
خَیّاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
veille
veille
بیداری، روزِ قَبل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
faible
faible
کَم نور، ضَعیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Stille
Stille
سُکون، سُکوت
دیکشنری آلمانی به فارسی
tillen
tillen
بُلَند کَردَن، بالابَر، بالا بُردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
trillen
trillen
لَرزیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Falle
Falle
گِرِفتاری، تَلِه
دیکشنری آلمانی به فارسی