معنی erodere - جستجوی لغت در جدول جو
erodere
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
eludere
طفره رفتن
ادامه...
طَفرِه رَفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radere
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ridere
پوزخند زدن، بخند، خندیدن
ادامه...
پوزخَند زَدَن، بِخَند، خَندیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
godere
لذّت بردن، لذّت ببرید
ادامه...
لَذَّت بُردَن، لَذَّت بِبَرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
éroder
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
broder
گلدوزی کردن
ادامه...
گُلدوزی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mordere
گاز گرفتن
ادامه...
گاز گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
erigere
بر پا کردن، ایستاده
ادامه...
بَر پا کَردَن، ایستادِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eroderen
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری هلندی به فارسی
erodente
فرسایشی
ادامه...
فَرسایِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendere
ارائه دادن، دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
deridere
تمسخر کردن، مسخره کردن
ادامه...
تَمَسخُر کَردَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
credere
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
perdere
نشت کردن، از دست دادن
ادامه...
نَشت کَردَن، اَز دَست دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
erobern
فتح کردن، تسخیر کند
ادامه...
فَتح کَردَن، تَسخیر کُنَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
erodieren
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری آلمانی به فارسی
erodir
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی