معنی empiris - جستجوی لغت در جدول جو
empiris
تجربی
ادامه...
تَجرُبِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
empirisch
به طور تجربی، به صورت تجربی، تجربی
ادامه...
بِه طُورِ تَجرُبِی، بِه صورَتِ تَجرُبِی، تَجرُبِی
دیکشنری آلمانی به فارسی
empirisch
به طور تجربی، تجربی
ادامه...
بِه طُورِ تَجرُبِی، تَجرُبِی
دیکشنری هلندی به فارسی
empirer
بدتر شدن، بدتر
ادامه...
بَدتَر شُدَن، بَدتَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
empirico
تجربی
ادامه...
تَجرُبِی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ampirik
تجربی
ادامه...
تَجرُبِی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
empire
پادشاهی، امپراتوری
ادامه...
پادِشاهی، اِمپِراتوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
secara empiris
به طور تجربی، به صورت تجربی
ادامه...
بِه طُورِ تَجرُبِی، بِه صورَتِ تَجرُبِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی