معنی durasi - جستجوی لغت در جدول جو
durasi
مدّت
ادامه...
مُدَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
deras
سیلابی، سیل آسا
ادامه...
سِیلابی، سیل آسا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
urais
فرماندهی، ریاست جمهوری
ادامه...
فَرماندِهی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
urari
قانونمندی، تعادل
ادامه...
قانُونمَندی، تَعَادُل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
durar
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخِرین بودَن، آخَرین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quasi
تقریباً
ادامه...
تقریباً
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cursi
احمقانه، بی مزّه
ادامه...
اَحمَقانِه، بی مَزِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
durar
آخرین بودن، دهانه
ادامه...
آخِرین بودَن، دَهانه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
furahi
سرگرم، شاد باش، شاد بودن
ادامه...
سَرگَرم، شاد باش، شاد بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
akurasi
دقّت
ادامه...
دِقَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
parasi
انگلی، بلوف
ادامه...
اَنگَلی، بُلُوف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuwasi
شورش کردن
ادامه...
شورِش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
durare
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخِرین بودَن، آخَرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
durata
مدّت
ادامه...
مُدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serasi
سازگار، هماهنگ
ادامه...
سازِگار، هَماهَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mutasi
جهش
ادامه...
جَهش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
narasi
روایت
ادامه...
رِوایَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
uasi
نافرمانی، شورش، سرکشی، اغتشاش
ادامه...
نافَرمانی، شورِش، سَرکِشی، اِغتِشاش
دیکشنری سواحیلی به فارسی