جدول جو
جدول جو

معنی dominan - جستجوی لغت در جدول جو

dominan
غالب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Nominal
تصویر Nominal
مقدمه مفهومی
داده های اسمی نوعی از داده های کیفی هستند که فقط برای طبقه بندی و نامگذاری مورد استفاده قرار می گیرند. این داده ها فاقد هرگونه ترتیب یا سلسله مراتب کمّی هستند.
کاربردها در فناوری اطلاعات
1. ذخیره سازی داده های طبقه بندی شده در پایگاه داده
2. تحلیل داده های کیفی در یادگیری ماشین
3. طراحی سیستم های طبقه بندی و برچسب گذاری
مثال های کاربردی
1. جنسیت (مرد، زن)
2. رنگ ها (قرمز، آبی، سبز)
3. کدهای پستی
نقش در توسعه سیستم ها
درک صحیح از داده های اسمی برای طراحی ساختارهای پایگاه داده و انتخاب روش های مناسب تحلیل داده ضروری است.
تاریخچه و تکامل
مفهوم سطح اندازه گیری اسمی اولین بار توسط روانشناس استنلی اسمیت استونز در سال 1946 معرفی شد و در دهه های بعد در علوم کامپیوتر گسترش یافت.
تفاوت با مفاهیم مشابه
داده های اسمی با ترتیبی (ordinal) متفاوت هستند - داده های ترتیبی دارای سلسله مراتب هستند در حالی که داده های اسمی فقط برای تفکیک استفاده می شوند.
پیاده سازی فنی
1. در پایگاه داده به صورت ستون های متنی یا enum
2. در یادگیری ماشین با تکنیک های کدگذاری مانند one-hot encoding
3. در برنامه نویسی به صورت ثابت های نامگذاری شده
چالش های رایج
1. محدودیت در تحلیل های آماری پیشرفته
2. مشکلات در کدگذاری برای الگوریتم های یادگیری ماشین
3. افزایش حجم داده در روش های کدگذاری
راهکارهای پیشنهادی
1. استفاده از روش های کدگذاری مناسب
2. ترکیب با داده های دیگر برای تحلیل های پیشرفته
3. انتخاب ساختار ذخیره سازی بهینه
نتیجه گیری
داده های اسمی اگرچه ساده به نظر می رسند، اما مدیریت صحیح آنها تأثیر مهمی در کیفیت سیستم های اطلاعاتی دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
سلطه داشتن، مسلّط شوند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
غالب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشیش
دیکشنری هلندی به فارسی
نامزدی، قرار ملاقات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سلطه، تسلّط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سلطه، تسلّط
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور غالب، عمدتاً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور غالب، به صورت غالب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سلطه، تسلّط
دیکشنری آلمانی به فارسی
غالب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور غالب، غالب
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور غالب، غالب
دیکشنری هلندی به فارسی
سلطه، تسلّط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سلطنت طلب، غالب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سلطنت طلب، غالب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سلطه، تسلّط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
استاد شدن، استاد، سلطه داشتن، غلبه کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سلطه داشتن، مسلّط شوند، استاد شدن، غلبه کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نامزد کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نامی، اسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سلطه کامل، سلطه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اطمینان، تضمین می کند، تامین، ضمانت نامه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سلطه داشتن، مسلّط شوند، غلبه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور غالب، عمدتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی