معنی dissolvere - جستجوی لغت در جدول جو
dissolvere
حل کردن
ادامه...
حَل کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dissolver
منحل کردن، حل کردن
ادامه...
مُنحَل کَردَن، حَل کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dissolvente
حلّ شونده، حلّال
ادامه...
حَلّ شَوَندِه، حَلّال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
risolvere
حل کردن، حلّ کند، عیب یابی کردن
ادامه...
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد، عِیب یابی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
assolvere
تبرئه کردن
ادامه...
تَبرِئَه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disolver
منحل کردن، حل کردن
ادامه...
مُنحَل کَردَن، حَل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی