معنی dikenal - جستجوی لغت در جدول جو
dikenal
معلوم، شناخته شده است
ادامه...
مَعلوم، شِناختِه شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
dikenli
خشن، خاردار، تیز و نوک دار
ادامه...
خَشِن، خاردار، تیز و نُوک دار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bienal
هر دو سال یکبار، دوسالانه
ادامه...
هَر دُو سال یِکبار، دُوسالانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dengan cara yang tidak dapat dikenali
به طور غیرقابل شناسایی، به شکلی غیرقابل تشخیص
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ شِناسایی، بِه شِکلی غِیرِقابِلِ تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dapat dikenali
قابل شناسایی، قابل تشخیص
ادامه...
قابِلِ شِناسایی، قابِلِ تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kurang dikenal
کمتر شناخته شده، کمتر شناخته شده است
ادامه...
کَمتَر شِناختِه شُدِه، کَمتَر شِناختِه شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara dapat dikenali
قابل شناسایی، قابل تشخیص
ادامه...
قابِلِ شِناسایی، قابِلِ تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dikenali
غیر شناسایی شده، شناخته نشده است
ادامه...
غِیرِ شِناسایی شُدِه، شِناختِه نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dikenal
ناآشنا، ناشناخته
ادامه...
ناآشِنا، ناشِناختِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dapat dikenali
غیرقابل شناسایی، غیر قابل تشخیص
ادامه...
غِیرِقابِلِ شِناسایی، غِیرِ قابِلِ تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی