معنی dikenal
dikenal
معلوم، شناخته شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با dikenal
dikenli
dikenli
خَشِن، خاردار، تیز و نُوک دار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bienal
bienal
هَر دُو سال یِکبار، دُوسالانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی