معنی deteksi - جستجوی لغت در جدول جو
deteksi
شناسایی، تشخیص
ادامه...
شِناسایی، تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
defleksi
انحراف
ادامه...
اِنحِراف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
seleksi
انتخاب
ادامه...
اِنتِخاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
retensi
نگهداری، حفظ
ادامه...
نِگَهداری، حِفظ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
desteksiz
بی حمایت، پشتیبانی نشده
ادامه...
بی حِمایَت، پُشتیبانی نَشُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
destekçi
تشویق کننده، حامی
ادامه...
تَشویق کُنَندِه، حامی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
meleksi
فرشته وار، فرشته ای
ادامه...
فِرِشتِه وار، فِرِشتِه ای
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
detoks
سمّ زدایی
ادامه...
سَمّ زُدایی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dapat dideteksi
قابل شناسایی، قابل تشخیص است
ادامه...
قابِلِ شِناسایی، قابِلِ تَشخیص اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendeteksi
تشخیص دادن، تشخیص دهد، مشخّص کردن
ادامه...
تَشخیص دادَن، تَشخیص دَهَد، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak terdeteksi
به طور غیرقابل درک، کشف نشده
ادامه...
به طور غیرقابل درک، کَشف نَشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terdeteksi
غیرقابل درک، شناسایی نشده است، تشخیص داده نشده
ادامه...
غیرقابل دَرک، شِناسایی نَشُدِه اَست، تَشخیص دادِه نَشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی