معنی retensi
retensi
نگهداری، حفظ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با retensi
retenir
retenir
بازداشت کَردَن، حِفظ کُنَد، مَحدود کَردَن، نِگَه داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
repenti
repenti
پَشیمان، تُوبِه کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
deteksi
deteksi
شِناسایی، تَشخیص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
retener
retener
نِگَه داشتَن، حِفظ کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Pretense
Pretense
ظاهِرسازی، تَظَاهُر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
potensi
potensi
تَوَانَمَندی ها، بِالقُوِّه، تَوَانَمَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
satensi
satensi
مِثلِ ساتَن، ساتَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sentensi
sentensi
جُملِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
retentie
retentie
نِگَهداری، حِفظ
دیکشنری هلندی به فارسی