معنی definire - جستجوی لغت در جدول جو
definire
تعریف کردن، تعریف کنید
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، تَعرِیف کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ridefinire
تعریف مجدّد کردن، دوباره تعریف کند
ادامه...
تَعرِیف مُجَدَّد کَردَن، دُوبارِه تَعرِیف کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
definir
تعریف کردن، تعریف کنید
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، تَعرِیف کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
definir
تعریف کردن، مجموعه
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، مَجموعِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
definisi
تعریف
ادامه...
تَعرِیف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
definible
قابل تعریف
ادامه...
قابِلِ تَعریف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
definieren
تعریف کردن، تعریف کند
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، تَعرِیف کُنَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
definitie
تعریف
ادامه...
تَعرِیف
دیکشنری هلندی به فارسی
definiëren
تعریف کردن، تعریف کند
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، تَعرِیف کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
définir
تعریف کردن، تعریف کند، تنظیم کردن
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، تَعرِیف کُنَد، تَنظِیم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
finire
پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
predefinire
پیش فرض کردن، از پیش تعریف کنید
ادامه...
پیش فَرض کَردَن، اَز پیشِ تَعرِیف کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی