جدول جو
جدول جو

معنی datare - جستجوی لغت در جدول جو

datare
تاریخ گذاشتن، تاریخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گودال کندن، لایروبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کافی بودن، کافی است
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گسترش دادن، گشاد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دستور دادن، دیکته کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آخرین بودن، آخرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
طلا کردن، قهوه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سرگردان شدن، سرگردان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اهدا کردن، اهدا کنند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بالغ شدن، بالغ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور سرنوشت ساز، کشنده
دیکشنری هلندی به فارسی
آسیب رسان، خطرناک، خطر، خطرناکی، مضرّ، ضررآور، تهدید، کشنده، زیان آور، آسیب زا، تهدیدآمیز، ریسک کردن، ریسک پذیری، پرخطر، ناامن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
طبیعت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دست زدن به، احساس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اهدا کردن، تجهیز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بالغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صاف، تخت، تختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تاریخ گذاشتن، تاریخ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آمدن، بیا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ضربه زدن، ضرب و شتم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
طبیعت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرداخت کردن، پرداخت کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حذف کردن، هرس کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
انطباق دادن، تطبیق دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کشنده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پرش کردن، پرش، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن، رد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
طنز
دیکشنری آلمانی به فارسی