معنی contusione - جستجوی لغت در جدول جو
contusione
داغ کردن، کبودی
ادامه...
داغ کَردَن، کَبودی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
confusione
اختلال، گیجی، آشفتگی
ادامه...
اِختِلال، گیجی، آشُفتِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
contusionner
داغ کردن، کبودی
ادامه...
داغ کَردَن، کَبودی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contusionné
آسیب دیده، کبود شده
ادامه...
آسیب دیدِه، کَبود شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
conclusione
نتیجه گیری
ادامه...
نَتیجِه گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
concisione
اختصار، مختصر بودن، خلاصه گویی، موجز بودن
ادامه...
اِختِصار، مُختَصَر بودَن، خُلاصِه گویی، موجِز بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
confusion
اختلال، گیجی، حیرت
ادامه...
اِختِلال، گیجی، حَیرَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی