معنی consolidare - جستجوی لغت در جدول جو
consolidare
ادغام کردن، تحکیم
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَحکیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
consolidar
ادغام کردن، تحکیم
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَحکیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
consolidar
ادغام کردن، تحکیم
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَحکیم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
consolidante
مستحکم کننده، تثبیت کننده
ادامه...
مُستَحکَم کُنَندِه، تَثبیت کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
consolidatore
مستحکم کننده، تثبیت کننده
ادامه...
مُستَحکَم کُنَندِه، تَثبیت کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
convalidare
تأیید کردن، اعتبار سنجی
ادامه...
تَأیید کَردَن، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
consolidante
مستحکم کننده، تثبیت کننده
ادامه...
مُستَحکَم کُنَندِه، تَثبیت کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Consolidate
ادغام کردن، تثبیت کردن
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَثبیت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
consolideren
ادغام کردن، تحکیم
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَحکیم
دیکشنری هلندی به فارسی
consolidatie
ادغام، تثبیت
ادامه...
اِدغام، تَثبیت
دیکشنری هلندی به فارسی
consolider
ادغام کردن، تحکیم
ادامه...
اِدغام کَردَن، تَحکیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
consolare
دلداری دادن، کنسولی، راحت دادن
ادامه...
دِلداری دادَن، کُنسولی، راحَت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی