معنی composto - جستجوی لغت در جدول جو
composto
ترکیبی، تشکیل شده
ادامه...
تَرکیبی، تَشکیل شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
composto
ترکیبی، مرکّب
ادامه...
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
compatto
به طور فشرده، فشرده
ادامه...
بِه طُورِ فِشُردِه، فِشُردِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
opposto
مخالف، مقابل
ادامه...
مُخالِف، مُقابِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compito
وظیفه
ادامه...
وَظیفِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pomposo
متکبّر، با شکوه
ادامه...
مُتِکَبِّر، با شُکوه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pomposo
متکبّر، با شکوه
ادامه...
مُتِکَبِّر، با شُکوه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
composé
ترکیبی، مرکّب
ادامه...
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pomposo
متکبّر، با شکوه
ادامه...
مُتِکَبِّر، با شُکوه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comforto
آرامش، راحتی
ادامه...
آرامِش، راحَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
commosso
متأثّر، نقل مکان کرد
ادامه...
مُتِأَثِّر، نَقلِ مَکان کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
completo
جامع، کامل
ادامه...
جامِع، کامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
completo
کامل
ادامه...
کامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compositor
ترانه سرا، آهنگساز
ادامه...
تَرانِه سَرا، آهَنگساز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
com gosto
با سلیقه
ادامه...
با سَلیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compacto
فشرده
ادامه...
فِشُردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compacto
فشرده
ادامه...
فِشُردِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
completo
کامل
ادامه...
کامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compositor
ترانه سرا، آهنگساز
ادامه...
تَرانِه سَرا، آهَنگساز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compuesto
ترکیبی، مرکّب
ادامه...
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
composer
ترکیب کردن، سرودن، شماره گرفتن
ادامه...
تَرکیب کَردَن، سُرودَن، شُمارِه گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oposto
مخالف، مقابل
ادامه...
مُخالِف، مُقابِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی