معنی composto
composto
ترکیبی، مرکّب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با composto
composto
composto
تَرکیبی، تَشکیل شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
composer
composer
تَرکیب کَردَن، سُرودَن، شُمارِه گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
compuesto
compuesto
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compositor
compositor
تَرانِه سَرا، آهَنگساز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
completo
completo
کامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compacto
compacto
فِشُردِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
compacto
compacto
فِشُردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
com gosto
com gosto
با سَلیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compositor
compositor
تَرانِه سَرا، آهَنگساز
دیکشنری پرتغالی به فارسی