معنی complicare - جستجوی لغت در جدول جو
complicare
مشکل کردن، پیچیده کردن
ادامه...
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
complicar
مشکل کردن، پیچیده کردن
ادامه...
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
complicar
مشکل کردن، پیچیده کردن
ادامه...
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Complicate
مشکل کردن، پیچیده کردن
ادامه...
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
complicado
دردناک، پیچیده
ادامه...
دَردناک، پیچیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comunicare
ارتباط برقرار کردن، ارتباط برقرار کنند
ادامه...
اِرتِباط بَرقَرار کَردَن، اِرتِباط بَرقَرار کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
complicado
دردناک، پیچیده
ادامه...
دَردناک، پیچیدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
complicato
دردناک، پیچیده
ادامه...
دَردناک، پیچیدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
completare
تکمیل کردن، کامل، کامل کردن
ادامه...
تَکمِیل کَردَن، کامِل، کامِل کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compliceren
مشکل کردن، پیچیده کردن
ادامه...
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
complicatie
پیچیدگی، عارضه
ادامه...
پیچیدِگی، عارِضِه
دیکشنری هلندی به فارسی
compilare
تدوین کردن، کامپایل کردن
ادامه...
تَدوین کَردَن، کامپایل کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
implicare
اشاره کردن، دلالت کند، دست داشتن در
ادامه...
اِشارِه کَردَن، دِلالَت کُند، دَست داشتَن دَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی