معنی commosso - جستجوی لغت در جدول جو
commosso
متأثّر، نقل مکان کرد
ادامه...
مُتِأَثِّر، نَقلِ مَکان کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
composto
ترکیبی، تشکیل شده
ادامه...
تَرکیبی، تَشکیل شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
composto
ترکیبی، مرکّب
ادامه...
تَرکیبی، مُرَکَّب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gommoso
چسبناک، لاستیکی
ادامه...
چَسبناک، لاستیکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی