معنی combinare - جستجوی لغت در جدول جو
combinare
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
combinar
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
combinar
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
combinado
ترکیب شده، ترکیب شده است
ادامه...
تَرکیب شُدِه، تَرکیب شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confinare
مجاورت داشتن، محدود کردن
ادامه...
مُجاوِرَت داشتَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
combinado
ترکیب شده، ترکیب شده است
ادامه...
تَرکیب شُدِه، تَرکیب شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
camminare
راه رفتن
ادامه...
راه رَفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
compilare
تدوین کردن، کامپایل کردن
ادامه...
تَدوین کَردَن، کامپایل کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
combinato
ترکیب شده
ادامه...
تَرکیب شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
combineren
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
combinatie
ترکیب، ترکیبی
ادامه...
تَرکیب، تَرکیبی
دیکشنری هلندی به فارسی
combiner
ترکیب کردن
ادامه...
تَرکیب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cambiare
تغییر دادن، تغییر دهید
ادامه...
تَغییر دادَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dominare
سلطه داشتن، مسلّط شوند
ادامه...
سُلطِه داشتَن، مُسَلَّط شَوَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nominare
منصوب کردن، منصوب کند، نام گذاشتن، نامزد کردن
ادامه...
مَنصوب کَردَن، مَنصوب کُند، نام گُذاشتَن، نامزَد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی