جدول جو
جدول جو

معنی causare - جستجوی لغت در جدول جو

causare
علّت آوردن، علّت، فرصت دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور علّی، علّی
دیکشنری هلندی به فارسی
دعوای حقوقی، علّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
استفاده کردن، استفاده کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ازدواج کردن، برای ازدواج، عروسی کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
توقّف کردن، مکث
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خسته شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اتّهام کردن، متّهم کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خسته شدن، تایر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اتّهام کردن، متّهم کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
علّت آوردن، علّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
توقّف کردن، مکث
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تصادفی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
علّت آوردن، علّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متوقّف کردن، متوقّف شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سیم کشیدن، سیم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آرام کردن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مالیات گرفتن، مالیات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اتّهام کردن، متّهم کردن، استیضاح کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عذر خوٰاستن، بهانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عبور کردن، عبور کند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ازدواج کردن، ازدواج کن، عروسی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
علّت آوردن، علّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
گرفتگی ایجاد کردن، باعث گرفتگی عضلات شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی