معنی calma - جستجوی لغت در جدول جو
calma
آرامش، آرام
ادامه...
آرامِش، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calma
آرامش، آرام
ادامه...
آرامِش، آرام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calma
آرامش، آرام
ادامه...
آرامِش، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
calmado
آرامش داده شده، آرام
ادامه...
آرامِش دادِه شُدِه، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
con calma
با آرامش
ادامه...
با آرامِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acalmar
آرام کردن، آرام
ادامه...
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acalmar se
فروکش کردن، آرام باش
ادامه...
فُروکِش کَردَن، آرام باش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
con calma
با آرامش
ادامه...
با آرامِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmante
آرام بخش، آرامش بخش
ادامه...
آرام بَخش، آرامِش بَخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calmare
آرام کردن، آرام
ادامه...
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calmante
آرام بخش، آرامش بخش
ادامه...
آرام بَخش، آرامِش بَخش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calmante
آرام بخش، آرامش بخش
ادامه...
آرام بَخش، آرامِش بَخش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmarse
فروکش کردن، آرام باش
ادامه...
فُروکِش کَردَن، آرام باش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alma
روح
ادامه...
روح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alma
روح
ادامه...
روح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmo
ساکت شده، آرام
ادامه...
ساکِت شُدِه، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calmo
آرام
ادامه...
آرام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calme
آرامش، آرام، خونسردی، سکون، ساکت، ساکت شده
ادامه...
آرامِش، آرام، خونسَردی، سُکون، ساکِت، ساکِت شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
calmar
آرام کردن، آرام
ادامه...
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de forma calma
با آرامش، به روشی آرام
ادامه...
با آرامِش، بِه رَوِشی آرام
دیکشنری پرتغالی به فارسی