معنی acalmar
acalmar
آرام کردن، آرام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با acalmar
calmar
calmar
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aclarar
aclarar
پاک کَردَن، رُوشَن کَردَن، واضِح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acampar
acampar
اُردوگاه زَدَن، اُردوگاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alarmar
alarmar
هُشدار دادَن، زَنگ هُشدار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
asaltar
asaltar
حَمله کَردَن، حَملِه، دُزدی کَردَن، هُجوم آوَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acampar
acampar
اُردوگاه زَدَن، کَمپینگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alarmar
alarmar
هُشدار دادَن، زَنگ هُشدار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
avaliar
avaliar
اَرزیابی کَردَن، بَرایِ اَرزیابی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calmare
calmare
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی