cacat فلج شده، از کار افتاده است، نقص پیدا کردن، معیوب، نقصان پذیری، عیب، معلول، عیب داری، عیب گذاشتن، پرنقص ادامه... فَلَج شُدِه، اَز کار اُفتادِه اَست، نَقص پِیدا کَردَن، مَعیوب، نُقصان پَذیری، عِیب، مَعلول، عِیب داری، عِیب گُذاشتَن، پُرنَقص دیکشنری اندونزیایی به فارسی