معنی kecacatan
kecacatan
معلولیت، ناتوانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kecacatan
kekacauan
kekacauan
آشوب، هَرج و مَرج، آشوبی بودَن، پَریشانی، بی نَظمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejahatan
kejahatan
زَهر زَبانی، جِنایَت، پَلیدی، شَرارَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kecepatan
kecepatan
چابُکی، سُرعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kecakapan
kecakapan
زیرَکی، مَهارَت، زِبَردَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapatan
kerapatan
چِگالی، تَرَاکُم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemacetan
kemacetan
تَرَاکُم، اِزدِحام، اَفزایِش حَجم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keacakan
keacakan
تَصادُفی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketaatan
ketaatan
رِعایَت، اِطاعَت، اِطاعَت پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی