جدول جو
جدول جو

معنی busara - جستجوی لغت در جدول جو

busara
محتاطی، عاقل، قابل قضاوت، عقلانیّت، منطقی، معقول، تدبیر، با تدبیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدرنیته
دیکشنری سواحیلی به فارسی
استفاده کردن، استفاده کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جرأت داشتن، جرأت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تلاش، کسب و کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هوایی، هوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعادل، برابری، برابری طلبی، عدالت، بی طرفی، یکنواختی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
کچل، طاسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
استفاده کردن، پوشیدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
استفاده کردن، برای استفاده، پوشیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور نادانسته، به روشی نابخردانه، غیر هوشمندانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بی تدبیری، عدم درایت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ناخوشایند، عاقلانه نیست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
با هوشیاری، عاقلانه، بادقّت، بااحتیاط، مدبّرانه، به طور محتاطانه، منطقی، معقولانه، به طور عاقلانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شمالی، شمال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با صدا نفس کشیدن، خرخر کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
فرهنگی، فرهنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بی ارزش، زباله
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
متوقّف شدن، لولا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جستجو کردن، به دنبال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جستجو کردن، جستجو کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کوبیدن، در زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جستجو، جستجو کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خرد کردن، آسیاب کردن، فشردن، قابل فشردن، رنده کردن، خراشیدن، خردکننده، لهو کردن، شیر دوشیدن، پودر کردن، خردایش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ضرر، از دست دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بخیل، فقیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
حجیم، بزرگ، غول مانند، مقدار، عظیم، قابل توجّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بوسیدن، بوسه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پایه گذاری کردن، پایه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نامعقولیّت، عاقل نبودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی