معنی budować - جستجوی لغت در جدول جو
budować
ساختن، ساخت مهارت
ادامه...
ساختَن، ساخت مَهارَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cumować
پهلو گرفتن، بالقوّه
ادامه...
پَهلو گِرفتَن، بِالقُوِّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować most
پل زدن، کنترل کنید
ادامه...
پُل زَدَن، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować ścianę
دیوار ساختن، شال
ادامه...
دیوار ساختَن، شال
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować sieć
شبکه سازی کردن، در شب
ادامه...
شَبَکِه سازی کَردَن، دَر شَب
دیکشنری لهستانی به فارسی
udawać
ادّعا کردن، اداری، تظاهر کردن، تظاهر کننده، وانمود کردن
ادامه...
اِدِّعا کَردَن، اِداری، تَظَاهُر کَردَن، تَظَاهُر کُنَندِه، وانِمود کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
hodować
تولید مثل کردن، تکثیر کنند
ادامه...
تَولِید مِثل کَردَن، تَکثِیر کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
kodować
کدگذاری کردن، کدگذاری، کروی
ادامه...
کُدگُذاری کَردَن، کُدگُذاری، کُرَوی
دیکشنری لهستانی به فارسی
brukować
آسفالت کردن، راحت شد
ادامه...
آسفالت کَردَن، راحَت شُد
دیکشنری لهستانی به فارسی
odbudować
بازسازی کردن، بازسازی کنید، تجدید
ادامه...
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنید، تَجدید
دیکشنری لهستانی به فارسی
sumować
کلّی بودن، پوشش
ادامه...
کُلّی بودَن، پوشِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
mutować
تغییر یافتن، تغییر می کند
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر می کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
kupować
خریداری کردن، بازخرید، خرید کردن، خریدار، خزنده
ادامه...
خَریداری کَردَن، بازخَرید، خَرید کَردَن، خَریدار، خَزَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
lądować
فرود آمدن، تورفتگی
ادامه...
فُرود آمَدَن، تورَفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ładować
بار دادن، اضافه بار، بارگذاری کردن، تخلیه
ادامه...
بار دادَن، اِضافِه بار، بارگُذاری کَردَن، تَخلِیَه
دیکشنری لهستانی به فارسی
budowa
تعلیم، تعمید، ساخت، تولید
ادامه...
تَعلِیم، تَعمِید، ساخت، تَولِید
دیکشنری لهستانی به فارسی
budować mięśnie
قوی کردن، قوی
ادامه...
قَوی کَردَن، قَوی
دیکشنری لهستانی به فارسی