معنی brutto - جستجوی لغت در جدول جو
brutto
زشت، بد
ادامه...
زِشت، بَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fritto
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tutto
همه
ادامه...
هَمِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rotto
به طور شکسته، شکسته، خراب، گسسته
ادامه...
بِه طُورِ شِکَستِه، شِکَستِه، خَرَاب، گُسَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bruit
سر و صدا
ادامه...
سَر و صِدا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brudno
کثیفانه، کثیف، کثیفی، به طور کثیف، ناپاک، کر کننده
ادامه...
کَثیفانِه، کَثیف، کَثیفی، بِه طُورِ کَثیف، ناپاک، کَر کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
eretto
راست، ایستاده
ادامه...
راست، ایستادِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
brusco
خشن، ناگهانی
ادامه...
خَشِن، ناگَهانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tratto
ویژگی، درمان
ادامه...
ویژِگی، دَرمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
brusco
لرزان، ناگهانی
ادامه...
لَرزان، ناگَهانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
brutal
وحشی، وحشیانه
ادامه...
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
brutal
وحشی، وحشیانه
ادامه...
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abrupto
ناگهانی، همسرت
ادامه...
ناگَهانی، هَمسَرَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
eructo
آروغ، آروغ زدن
ادامه...
آروغ، آروغ زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brutal
به طور بی رحمانه، به طرز وحشیانه ای، به طور وحشیانه، وحشی، وحشیانه
ادامه...
بِه طُورِ بی رَحمانِه، بِه طَرزِ وَحشیانِه ای، بِه طُورِ وَحشیانِه، وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
brusco
لرزان، بی ادب
ادامه...
لَرزان، بی اَدَب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brutal
وحشی، وحشیانه
ادامه...
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abrupto
ناگهانی
ادامه...
ناگَهانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brutal
وحشی، وحشیانه
ادامه...
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lutto
عزیمت، عزاداری
ادامه...
عَزیمَت، عَزاداری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی