ترجمه brutal به فارسی - دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با brutal
brutal
- brutal
- بِه طُورِ بی رَحمانِه، بِه طَرزِ وَحشیانِه ای، بِه طُورِ وَحشیانِه، وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
brutaal
- brutaal
- بی اَدَب، گُستاخ، بی شَرم، وَحشی، بِه طُورِ بی رَحمانِه، وَحشیانِه، بِه طُورِ وَحشیانِه، پُرروزی، پُررو، با جَسارَت، بِه طُورِ فَریبَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی