جدول جو
جدول جو

معنی blisko - جستجوی لغت در جدول جو

blisko
به طور نزدیک، از نظر تبارشناسی، بستن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نزدیکی، بستن، بی فکر، مجاورت، پایبند
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور لغزنده، به طور نامنظّم
دیکشنری لهستانی به فارسی
نزدیک، بستن، پروگزیمال
دیکشنری لهستانی به فارسی
لغزنده، اشتباه، صاف
دیکشنری لهستانی به فارسی
آماده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
برّاق بودن، بر اساس گزارش ها، تابش، تشعشع، درخشندگی، درخشیدن، روشنایی، درخشش، شکوه
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور الهی، امپراتوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
نگاه، نگاه کن
دیکشنری هلندی به فارسی