جدول جو
جدول جو

معنی biegły - جستجوی لغت در جدول جو

biegły
ماهر، با تجربه، نرم، واجد شرایط
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور ماهرانه، به طرز مشکوکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
خم کردن، خم شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
تواضع کننده، توافق نامه، فرمانبردار، تابعیّت، تسلیم شده، راه دادن، مطیع، مطیعانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرم، گرم ترین
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیوسته، بدون وقفه، مداوم، تداوم
دیکشنری لهستانی به فارسی
دویدن، اجرا کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
فقیر، بدبخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
سفید، سفید برفی
دیکشنری لهستانی به فارسی
فریب کار، تقلّب، حیله ای، حیله گر، مخفی، مرموز، فریبنده، وسوسه انگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی