bezpośrednio به صراحت، اجتماعی، به طور صریح، صریح، مستقیم، به طور مستقیم، مستقیماً، مستلزم ادامه... بِه صِراحَت، اِجتِماعی، بِه طُورِ صَریح، صَریح، مُستَقیم، بِه طُورِ مُستَقیم، مُستَقیماً، مُستَلزَم دیکشنری لهستانی به فارسی