جدول جو
جدول جو

معنی bezczynnie - جستجوی لغت در جدول جو

bezczynnie
به طور بیکاری، حالت تهوّع
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به وضوح، البتّه، به طور فریبنده، به صورت فریبنده، به طور بی ادبانه، بی ادبانه، به طور بی احترامی، ضخیم، غیر احساسی، پرروزی، وقاحت، بی پروا
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند، به طرز ناجور، به طور بی قیمت، بی قیمت
دیکشنری لهستانی به فارسی