معنی bezbronny - جستجوی لغت در جدول جو
bezbronny
بی دفاع، درمانده
ادامه...
بی دِفاع، دَرماندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bezbronnie
بدون دفاع، بی رنگ
ادامه...
بِدونِ دِفاع، بی رَنگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
bezstronny
بی تفاوت، بی اثر، بی طرف، بی علاقه، غیر شخصی
ادامه...
بی تَفاوُت، بی اَثَر، بی طَرَف، بی عَلاقِه، غِیرِ شَخصی
دیکشنری لهستانی به فارسی