معنی berserk - جستجوی لغت در جدول جو
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berderak
ترق ترق کردن، خرد شده
ادامه...
تَرَق تَرَق کَردَن، خُرد شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
verser
ریختن
ادامه...
ریختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
besser
بهتر
ادامه...
بِهتَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
bercer
آرامش دادن، سنگ
ادامه...
آرامِش دادَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
berger
گله داری کردن، چوپان
ادامه...
گِلِه داری کَردَن، چُوپَان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
beroerd
بد، بدبخت
ادامه...
بَد، بَدبَخت
دیکشنری هلندی به فارسی
serseri
بی قید، فضول، ولگرد
ادامه...
بی قِید، فُضول، وِلگَرد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bergerak
متحرّک، حرکت کنید
ادامه...
مُتِحَرِّک، حَرَکَت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkerak
خوشه ای، پوسته دار
ادامه...
خوشِه ای، پوستِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Berserk
دیوانه
ادامه...
دیوانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bereik
دامنه، محدوده
ادامه...
دامَنِه، مَحدودِه
دیکشنری هلندی به فارسی