معنی berminyak - جستجوی لغت در جدول جو
berminyak
چربی داری، چرب
ادامه...
چَربی داری، چَرب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertindak
عمل کردن، عمل کنید
ادامه...
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی