جدول جو
جدول جو

معنی berkah - جستجوی لغت در جدول جو

berkah
دعای خیر، برکت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تبرئه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عزب، مجرّد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
آروغ زدن، عذاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
قرمز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جرّاحی، عمل جرّاحی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دست دوّم، استفاده می شود، استفاده شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تیره روی، سنگین، سنگینی، پرزحمت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شرجی، داغ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
درخشان، روشن، آفتابی، زنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بد، بدبخت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
در حال تغییر، تغییر کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
طمعکار، حریص
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شاد، جشن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ریشه دادن، ریشه دار شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بو دار، بو می دهد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بارور، میوه دادن، ثمرات، میوه ای، محصول دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
موج دار کردن، موج دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اردوگاه زدن، کمپینگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تمیز، تمیز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خال دار، دفاع کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دودکرده، بخاردار، بخارآلود، بخاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آروغ، آروغ زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی