معنی bergurau - جستجوی لغت در جدول جو
bergurau
لطیفه گفتن، شوخی کردن
ادامه...
لَطیفِه گُفتَن، شوخی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bergumam
نجوا کرده، زمزمه کرد، زیر لب غرغرکننده
ادامه...
نَجوا کَردِه، زِمزِمِه کَرد، زیرِ لَب غُرغُرکُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergulat
دست و پنجه نرم کردن، کشتی گرفتن
ادامه...
دَست و پَنجِه نَرم کَردَن، کُشتی گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergerak
متحرّک، حرکت کنید
ادامه...
مُتِحَرِّک، حَرَکَت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berguna
دست ساز، مفید
ادامه...
دَست ساز، مُفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berburu
شکار کردن، شکار
ادامه...
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی