جدول جو
جدول جو

معنی bergumam - جستجوی لغت در جدول جو

bergumam
نجوا کرده، زمزمه کرد، زیر لب غرغرکننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لطیفه گفتن، شوخی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دست و پا زدن، مبارزه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دست و پنجه نرم کردن، کشتی گرفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دست ساز، مفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تکرار کردن، پژواک کرد، بازتابی، طنین دار، بازتابیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی