معنی bergaya - جستجوی لغت در جدول جو
bergaya
مدرن، شیک، سبکی
ادامه...
مُدِرن، شیک، سَبکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertanya
پرسیدن، بپرسید، پرس و جو کردن، پرسش کردن
ادامه...
پُرسیدَن، بِپُرسید، پُرس و جو کَردَن، پُرسِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersayap
پرّه دار، بالدار
ادامه...
پَرِّه دار، بالدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berguna
دست ساز، مفید
ادامه...
دَست ساز، مُفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergema
تکرار کردن، پژواک کرد، بازتابی، طنین دار، بازتابیدن
ادامه...
تِکرار کَردَن، پِژواک کَرد، بازتابی، طَنین دار، بازتابیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersama
مشترک، با هم
ادامه...
مُشتَرِک، با هَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlayar
گشت زدن، بادبان، قایق رانی کردن
ادامه...
گَشت زَدَن، بادبان، قایِق رانی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terkaya
ثروتمندترین
ادامه...
ثَروَتمَندتَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
borgata
شهرک، شهرستان
ادامه...
شَهرَک، شَهرِستان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی