معنی berdagang - جستجوی لغت در جدول جو
berdagang
تبادل کردن، تجارت
ادامه...
تَبادُل کَردَن، تِجارَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bersarang
آشیانه کردن، لانه
ادامه...
آشیانِه کَردَن، لانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bercabang
چنگال زدن، شاخه، شاخه دار
ادامه...
چَنگال زَدَن، شاخِه، شاخِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbayang
تاریک، سایه دار
ادامه...
تاریک، سایِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
verdaging
تعویق
ادامه...
تَعویق
دیکشنری هلندی به فارسی
pedagang
تاجر
ادامه...
تاجِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی