معنی berbantalan - جستجوی لغت در جدول جو
berbantalan
پر شده، برکات
ادامه...
پُر شده، بَرَکات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berbatasan
مجاورت داشتن، مرز
ادامه...
مُجاوِرَت داشتَن، مَرز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berantakan
آشفتگی ایجاد کردن، نامرتّب، شلوغ، بی نظم، نامناسب، شکستن
ادامه...
آشُفتِگی ایجاد کَردَن، نامُرَتَّب، شُلوغ، بی نَظم، نامُناسِب، شِکَستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی