جدول جو
جدول جو

معنی berasap - جستجوی لغت در جدول جو

berasap
دودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مبدع بودن، سرچشمه می گیرند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تدریجی، به تدریج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرّه دار، بالدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
امید داشتن، امید، آرزو کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ابری بودن، ابری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ریشه دادن، ریشه دار شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متنوّع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مدنی، متمدّن، خوب آداب دیده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نشت یافتن، غرق شدن در، نفوذ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی صدا حرکت کردن، خزنده، آرام حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دودکرده، بخاردار، بخارآلود، بخاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تبرئه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی