معنی bentuk - جستجوی لغت در جدول جو
bentuk
شکل، فرم
ادامه...
شَکل، فُرم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berbentuk kubah
گنبدی، گنبدی شکل
ادامه...
گُنبَدی، گُنبَدی شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tanpa bentuk
بدون شکل، بدون فرم، بی شکل
ادامه...
بِدونِ شِکل، بِدونِ فُرم، بی شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak berbentuk
بدشکل، بی شکل
ادامه...
بَدشِکل، بی شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembentukan
شکل دهی، تشکیل
ادامه...
شِکل دِهی، تَشکیل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembentukan ulang
بازسازی مجدّد، تغییر شکل دادن
ادامه...
بازسازی مُجَدَّد، تَغییر شِکل دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mudah dibentuk
قابل تغییر، شکل دادن آسان
ادامه...
قابِلِ تَغییر، شِکل دادَن آسان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbentuk bola
کروی
ادامه...
کُرَوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbentuk bubuk
پودری، فرم پودر
ادامه...
پودری، فُرم پودر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membentuk
تشکیل دادن، فرم، شکل دادن، تشکیلی، قالب دادن
ادامه...
تَشکِیل دادَن، فُرم، شَکل دادَن، تَشکِیلی، قالِب دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kentut
نفخ شکم، گوز
ادامه...
نَفخ شِکَم، گوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membentuk otot
قوی کردن، عضله سازی
ادامه...
قَوی کَردَن، عَضُله سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membentuk tim
تیم تشکیل دادن، یک تیم تشکیل دهید
ادامه...
تیم تَشکِیل دادَن، یِک تیم تَشکیل دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelainan bentuk
بدشکلی، تغییر شکل
ادامه...
بَدشِکلی، تَغییر شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cacat bentuk
بدشکل، تغییر شکل
ادامه...
بَدشِکل، تَغییر شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
batuk
سرفه کردن، سرفه، سرفه کننده
ادامه...
سُرفِه کَردَن، سُرفِه، سُرفِه کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lentur
چابک، قابل انعطاف، انعطاف پذیر
ادامه...
چابُک، قابِلِ اِنعِطاف، اِنعِطاف پَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kantuk
کرخی بودن، خوٰاب آلودگی
ادامه...
کِرِخی بودَن، خوٰاب آلودِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tak berbentuk
بی صورت، بی شکل
ادامه...
بی صورَت، بی شِکل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی