معنی benar - جستجوی لغت در جدول جو
benar
صحیح، درست است، درست
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
besar
حجیم، بزرگ، غول مانند، مقدار، عظیم، قابل توجّه
ادامه...
حَجیم، بُزُرگ، غول مانَند، مِقدار، عَظیم، قابِلِ تَوَجُّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
besar
بوسیدن، بوسه
ادامه...
بوسیدَن، بوسِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cenar
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bekar
عزب، مجرّد
ادامه...
عَزَب، مُجَرّد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
benar benar
به راستی، واقعاً
ادامه...
بِه راستی، واقِعاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
benarde situatie
مصیبت، گرفتاری، مخمصه
ادامه...
مُصیبَت، گِرِفتاری، مَخمَصِه
دیکشنری هلندی به فارسی
dengan benar
به طور صحیح، به درستی، درست
ادامه...
بِه طُورِ صَحیح، بِه دُرُستی، دُرُست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dapat dibenarkan
قابل توجیه
ادامه...
قابِلِ تَوجِیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebenaran
درستی، حقیقت، واقعیّت، اصالت، راست گویی
ادامه...
دُرُستی، حَقیقَت، واقِعیَّت، اِصالَت، راست گویی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidakbenaran
اشتباه، دروغ، نادرستی
ادامه...
اِشتِباه، دُروغ، نادُرُستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membenarkan
تأیید کردن، توجیه کند، توجیه کردن
ادامه...
تَأیید کَردَن، تَوجِیه کُنَد، تَوجِیه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak dapat dibenarkan
بدون توجیه، غیر قابل توجیه
ادامه...
بِدونِ تَوجِیه، غِیرِ قابِلِ تَوجِیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembenaran
تبرئه، توجیه
ادامه...
تَبرِئَه، تَوجِیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sebenarnya
واقعی، در واقع
ادامه...
واقِعی، دَر وَاقِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak dapat dibenarkan
غیر موجّه، قابل توجیه نیست
ادامه...
غِیرِ مُوَجَّه، قابِلِ تَوجِیه نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی