معنی batin - جستجوی لغت در جدول جو
batin
درونی
ادامه...
دَرونی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Satin
ساتن مانند، ساتن
ادامه...
ساتَن مانَند، ساتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
batir
چرخاندن، شکستن، هم زدن
ادامه...
چَرخاندَن، شِکَستَن، هَم زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
satin
ساتن مانند، ساتن
ادامه...
ساتَن مانَند، ساتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan penglihatan batin
با بینش ماوراء حسّی، با دید درونی
ادامه...
با بینِش ماوَراء حِسّی، با دید دَرونی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara batin
درون گرایانه، داخلی
ادامه...
دَرون گَرایانِه، داخِلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Exacerbating
موذی، تشدید کننده
ادامه...
موذی، تَشدِید کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی