معنی badacz - جستجوی لغت در جدول جو
badacz
محقّق
ادامه...
مُحَقِّق
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
badawczo
به طور دقیق و آگاهانه، مثل یک دلقک
ادامه...
بِه طُورِ دَقیق و آگاهانِه، مِثلِ یِک دَلقَک
دیکشنری لهستانی به فارسی
badai
تندباد، طوفان، طوفانی
ادامه...
تُندباد، طوفان، طوفانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
badać
بررسی کردن، بررسی کنید، تحقیق کردن، تست ها، گذشته نگری، مورد بررسی قرار دادن، نادیده گرفته شده است
ادامه...
بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، تَحقِیق کَردَن، تِست ها، گُذَشتِه نِگَری، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن، نادیدِه گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی